Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-08@07:59:13 GMT

مترجمان اندیشه‌ساز؛ نویسندگان منتقد

تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۶۳۳۶۸

مترجمان اندیشه‌ساز؛ نویسندگان منتقد

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، پرورش اندیشه و رشد افکار یکی از دغدغه‌های مهم متفکران و نویسندگان ایرانی بوده است که همواره برای آن تلاش کرده‌اند، مترجمان، پژوهشگران و اندیشمندان با دقت در آثاری که به جامعه ایرانی معرفی کرده‌اند راه پیشروی به سوی پیشرفت را هموار ساختند تا مطالعه تحلیلی رواج یابد، در همین قاب است که نام داریوش آشوری، محمد قاضی یا جلال ستاری را می‌شناسیم، مترجمانی که اندیشه ساز بوده‌اند و نویسندگانی که نگاه انتقادی را رواج دادند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این هفته با نگاه تحلیلی نویسندگانی همراه می شویم که در ترجمه حساس و در نوشتن هوشیار بوده‌اند.

اقتصاددانی که بهترین مترجم ادب فارسی شد

داریوش آشوری، متولد ۱۱ مرداد ۱۳۱۷ خورشیدی در تهران است. او کودکی خود را در تهران گذرانده است و در محله‌ بازار بزرگ نزدیک به سقاخانه‌ نوروزخان به دنیا آمده است. او تحصیلاتش را در مدارس ممتاز تهران مانند دبیرستان البرز و دارالفنون آغاز کرد و در ۱۳۳۷ خورشیدی وارد دانشکده‌ حقوق و علوم سیاسی و اجتماعی دانشگاه تهران شد. داریوش آشوری مدرک لیسانس خود را در رشته‌ اقتصاد از این دانشگاه گرفت و این راه را تا  پذیرش دکترا ادامه داد ولی آن را نیمه کاره رها کرد.

آشوری به باور بسیاری از زبان شناسان و مترجمان یکی از بهترین مترجمان زبان فارسی به شمار می رود، نخستین کتاب او دانشنامه سیاسی است که در دوران دانشجویی نگاشته شده است اما این کتاب بسیار کارا و کارآمد است که تا امروز هم یکی از کتاب‌های مرجع برای دانشجویان علوم سیاسی محسوب می‌شود.

همکاری با بهرام بیضایی برای ترجمه‌ چند متنِ نمایشیِ ژاپنی و چینی که در ۲ مجموعه‌ نمایش در ژاپن و چین در نیمه‌ نخست دهه‌ ۴۰ خورشیدی، منتشر شد و کتابی در زمینه‌ اقتصاد خاورمیانه برای مؤسسه‌ فرانکلین و کارهای سفارشی ویرایش هم برای فرانکلین، فعالیت‌های آغازین آشوری به شمار می‌آیند. وی ترجمه چنین گفت زرتشتِ نیچه در ۲۳ سالگی آغاز کرد که پایان آن با ویرایش‌های پیاپی بیش از ۳۰ سال پایان آن به درازا کشید.

 آثار تالیفی آشوری شامل تعریف‌ها و مفهوم فرهنگ، عرفان و رندی در شعر حافظ، فرهنگ علوم انسانی، شعر و اندیشه، بازاندیشی زبان فارسی، ما و مدرنیت، نگاهی به تاریخ، تمدن و فرهنگ چین، درآمدی به جامعه‌شناسی سیاسی، دانش‌نامه‌ سیاسی، زبان باز، پرسه‌ها و پرسش‌ها، پروژه‌ ملت‌سازی و اسطوره‌ فلسفه میان ما است و  آثار ترجمه‌ او چنین گفت زرتشت از فردریش نیچه، فراسوی نیک و بد از فردریش نیچه، تبارشناسی اخلاق از فردریش نیچه، غروب بت‌ها ار فردریش نیچه، مکبث از ویلیام شکسپیر، آرمان‌شهر از تامس مور و شهریار از نیکولو ماکیاولی را شامل می‌شود.

یکی از اقدامات مهم و ماندگار داریوش آشوری، تشکیل کانون نویسندگان ایران است. او همچنین عضو انتخاب شده‌ نخستین هیات دبیران این کانون بود. او تاکنون در دانشگاه‌های مشهور جهان چون دانشکده‌ حقوق و علوم سیاسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشگاه آکسفورد و دانشگاه زبان‌های خارجی توکیو تدریس کرده است.

آشوری عضو هیات مولفان لغت‌نامه‌ فارسی در مرکز لغت‌نامه دهخدا، عضو هیات ویراستاران دانشنامه‌ ایرانیکا و سردبیر مجله‌های زیادی نیز بوده است. او خدمت بزرگی در ساخت واژه در زبان فارسی داشته است، او مبدع واژگان زیادی در زبان فارسی بوده است. واژگانی مانند: گفتمان، همه‌پرسی، آرمان‌شهر، هرزه‌نگاری و درس گفتار.  او سهم بزرگی در شناساندن زبان فارسی و فرهنگ ایرانی داشته و کتاب‌هایی درباره‌ فرهنگ و علوم انسانی به رشته تحریر درآورده است.

آشوری چند سالی است که با خانواده اش در کشور فرانسه اقامت دارد.

کتاب شعر و اندیشه یکی از آثار مهم و تاثیرگذار آشوری است که  گردآوری مقاله هایی درباره شعر و هنر و درنگی در ماهیت‌شان و ربط‌شان با اندیشه است.  این مقاله ها در طول بیست و چند سال در دهه های ۴۰ تا ۶۰ در نشریه‌های داخل و خارج از کشور منتشر شده‌اند. جان و جهان، همسخنی نیما و حافظه، صیاد لحظه ها در مجموعه پیامی در راه (با مقاله هایی از حسین معصومی همدانی و کریم امامی)، ژان پل سارتر و ماهی ادبیات، آیا شعر همچنان رسانه اصلی فرهنگی ما خواهد ماند؟ عنوان برخی از مقالات در این کتاب هستند.

شعر و اندیشه، به قلم داریوش آشوری، در ۲۵۰ صفحه توسط نشر مرکز منتشر شده است.

اسطوره مترجمان ایرانی

جلال ستاری متولد ۱۶ مرداد  ۱۳۱۰ در شهر رشت است، وی در دبیرستان دارالفنون درس خواند و از اولین محصلان اعزامی به فرانسه بود. او در سوئیس در رشته روانشناسی تحصیل کرد و دکترای خود را گرفت. تمرکز مطالعات ستاری بر روانشناسی جمعی و شناخت تأثیر مثبت یا منفی کهن الگوها و اسطوره‌ها و افسانه‌ها در ناخودآگاه جمعی معطوف بود.

ستاری، اسطوره‌پژوه و محقق فرهنگ ایران به شمار می‌آید و یکی از نام‌آورترین شخصیت‌ها در ترجمه از زبان فرانسه است که آثار بسیار مهمی را به فارسی ترجمه و آثار پژوهشی قابل توجهی را نیز منتشر کرده است که نخستین کارهای پژوهشی او درباره هزار و یک شب بوده است.

در سال های دهه پنجاه که وی برای نخستین بار آثار اندیشمندانی چون گاستون باشلار، آنتونن آرتو، جرج دومزیل، ولادیمیر پراپ و بسیاری دیگر را به فارسی ترجمه می کرد، این نام ها که حتی امروز هنوز چندان شناخته شده نیستند، کاملا ناشناس بودند. ستاری در همان سال‌ها، تاثیر مهمی در سازمان دادن به برنامه‌ریزی‌های فرهنگی نهادینه در کشور داشت و پس از آن نیز فعالیت‌های انتشاراتی‌اش، دو چندان شد. جلال ستاری بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینه‌های افسانه‌شناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی در طی بیش از ۶۰ سال، تألیف و ترجمه کرده است.

جلال ستاری، در سال ۱۳۸۴  نشان فرهنگ و هنر را از وزارت فرهنگ فرانسه را دریافت کرد.

از جمله آثار ستاری می توان به  چشم‌انداز اسطوره، زبان رمزی افسانه‌ها، زبان رمزی قصه‌های پریان، رمزپردازی آتش،  اسطوره و رمز، حالات عشق مجنون، افسون شهرزاد، درد عشق زلیخا، عشق صوفیانه، پژوهش در قصه اصحاب کهف، پژوهش در قصه یونس و ماهی، پژوهشی در قصه شیخ صنعان و دختر ترسا، پژوهشی در قصه سلیمان و بلقیس، گفت و گوی شهرزاد و شهریار و آثاری دیگر در این زمینه اشاره کرد. وی همچنین در زمینه تحلیل مباحث ادبی و اسطوره‌ای ادبیات و فرهنگ ایران کتاب‌های  نمایش در شرق، نماد و نمایش، آیین و اسطوره در تئاتر، تراژدی و انسان، پرده داری و شبیه سازی، تقلید و تماشا،پیوند عشق میان شرق و غرب و آثاری دیگر از این دست را به چاپ رسانده است.

کتاب اسطوره در جهان امروز به معرفی معنایی که اسطوره در جهان امروز یافته می‌پردازد و سعی دارد برخی از این اسطوره‌ها را به صورت مختصر توضیح دهد. کتاب به دو بخش اصلی: در غرب و در ایران، تقسیم می‌شود که در بخش نخست  نظرات رولان بارت را مطرح می‌کند و ایدئولوژی بورژوازی را که در نقاب اسطوره پنهان شده، برملا می‌سازد. در بخش دوم که به اسطوره‌های امروزی در ایران می‌پردازد، همچنان همان مبانی را برای توضیح اسطوره‌های جدید در ایران به کار می‌برد. این کتاب دو نمونه از اسطوره‌سازی در فرهنگ امروز ایران را معرفی و تحلیل می‌کند؛ یکی توهم زوال محتوم فرهنگ غرب که متفکران غرب هم درباره‌ آن سخنانی گفنه‌اند و دیگری اسطوره‌ عصری زرین در گذشته‌ها که چون بهشتی گمشده برخی از ساده‌اندیشان را فریب می‌دهد.

این کتاب یکی از آثار تحلیلی انتقادی جلال ستاری است که در ۲۲۸ صفحه توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است.

بهترین مترجم زبان فرانسه که هرگز پاریس را ندید!

محمد قاضی در ۱۲ مرداد ۱۲۹۲ خورشیدی در مهاباد دیده به جهان گشود. در پنج سالگی پدرش را از دست داد و نزد مادر و مادربزرگش در روستای چاغرلو در نزدیکی مهاباد بزرگ شد، در ۱۳۰۷ خورشیدی گواهی نامه ششم دبستان را گرفت. در همین دوره فراگیری زبان فرانسه را آغاز کرد، چون در آن زمان مهاباد دبیرستان نداشت، سپس به تهران آمد و در ۱۳۱۵ خورشیدی از دبیرستان دارالفنون دیپلم ادبی گرفت و در ۱۳۱۸ در رشته حقوق قضایی دانش‌آموخته شد. از ۱۳۲۰ خورشیدی مدت کوتاهی در وزارت خارجه و سپس در دارایی مشغول به کار شد و در دهه ۴۰ خورشیدی نیز در اداره دخانیات مشغول به کار می شود تا اینکه در ۱۳۵۵ خورشیدی از کار دولتی بازنشسته شد.

محمد قاضی در سال ۱۳۰۷ که دوره دبستان را به پایان رسانده و هنوز به دبیرستان راه نیافته بود، زبان فرانسه را پیش یکی از کردان عراقی آموخت و در دوره دبیرستان و دانشکده آموختن این زبان را پی گرفت. از همین زمان به ترجمه علاقه ‌مند شد. از ابتدای دهه ۱۳۲۰ با ترجمه اثری کوچک از ویکتور هوگو به نام کلود ولگرد، نخستین قدم را در راه ترجمه برداشت و پس از آن ۱۰ سال ترجمه را کنار گذاشت.

در ۱۳۲۹ خورشیدی، پس از صرف یک سال‌و نیم وقت برای ترجمه جزیره پنگوئن‌ها اثر آناتول فرانس به‌زحمت توانست ناشری برای این کتاب پیدا کند. او در ۱۳۳۳ خورشیدی کتاب شازده کوچولو نوشته سنت اگزوپری را ترجمه کرد که بارها تجدید چاپ شد، محمد قاضی با ترجمه دوره کامل دن کیشوت اثر میگل د سروانتس در سال‌های ۱۳۳۶ و ۱۳۳۷ جایزه بهترین ترجمه سال را از دانشگاه تهران دریافت کرد.

نتیجه ۵۰ سال تلاش او ۶۸ اثر شامل ترجمه های ادبی و کتاب هایی به زبان فارسی بود. از آثار مهم ترجمه‌شده توسط او می‌توان به جزیره پنگوئن‌ها نوشته آناتول فرانس، چهل روز موسی داغ اثر فرانتز ورفل، درد ملت نوشته ابراهیم احمد، دن کیشوت اثر میگل سروانتس، زوربای یونانی به قلم نیکوس کازانتزاکیس، شازده کوچولو نوشته آنتوان دو سنت‌اگزوپری، صلاح‌الدین ایوبی اثر آلبر شاندور، قلعه مالویل نوشته روبر مرل، مسیح بازمصلوب اثر نیکوس کازانتزاکیس، نان و شراب نوشته اینیاتسیو سیلونه، آخرین روز یک محکوم اثر ویکتور هوگو، آدم‌ها و خرچنگ‌ها، آزادی یا مرگ نوشته نیکوس کازانتزاکیس، ایالات نامتحد به قلم ولادیمیر پوزنر، باخانمان نوشته هکتور مالو، خداحافظ گری کوپر نوشته رومن گاری، داستان کودکی من اثر چارلی چاپلین و ... نام برد. وی بیشتر از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه می‌کرد. قاضی در کنار ترجمه‌هایش، تالیفاتی از جمله خاطرات یک مترجم، سرگذشت ترجمه‌های من و زارا، عشق چوپان هم دارد.

محمد قاضی در ۱۳۵۴ خورشیدی به بیماری سرطان حنجره دچار شد و هنگامی که برای معالجه به آلمان رفت، این بیماری تارهای صوتی و نای او را گرفته بود و پس از جراحی به‌ علت از دست دادن تارهای صوتی، دیگر نمی‌توانست سخن بگوید و از دستگاهی استفاده می‌کرد که صدایی ویژه تولید می‌کرد. با این حال کار ترجمه را ادامه داد و ترجمه‌های جدیدی از او تا آخرین سال حیاتش انتشار می‌یافت.

سرانجام این مترجم در سحرگاه ۲۴ دی ۱۳۷۶ خورشیدی در تهران درگذشت. وی پیش از آن که دار فانی را وداع گوید، گفته بود که همواره به کُرد بودن خود افتخار می کند و آرزومند است، وقتی که درگذشت در مهاباد به خاک سپرده شود. به همین منظور برپایه وصیت خودش پیکرش پس از انتقال به زادگاهش، در مقبره الشعرای مهاباد در خاک کُردستان آرام گرفت.

کتاب سقوط پاریس رمان رئالیستی نوشته ایلیا ارنبورگ در بحبوحه جنگ جهانی دوم  است. ارنبورگ زمینه سقوط پاریس را وقایع تاریخی اجتماعی فرانسه در میان سال های ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۰ انتخاب کرده و خود بر آن ها ناظر بوده است. نویسنده با شرح ماجراهایی از درون جامعه فرانسه، در واقع بی کفایتی مسئولان کشور خودش، روسیه آن روز را که ساده‌اندیشانه فریب تبلیغات گوبلز را خورده، مرعوب و بی عمل شده بودند و پس از هجوم هیتلر نیز خود را باخته، سراسیمه فرار کرده و ملت را وانهاده بودند، برملا کرده و آنان را مورد عتاب و اخطار قرار می دهد.

ایلیا گریگوریویچ ارنبورگ ( ۲۷ ژانویهٔ ۱۸۹۱ - ۳۱ اوت ۱۹۶۷) نویسنده و روزنامه‌نگار اهل اتحاد شوروی بود. وی در هنگام تحصیل در دانشگاه، کمونیست شد و به زندان رفت، پس از آزاد شدن از زندان به شاعری پرداخت و در جنگ جهانی اول خبرنگار روزنامه استوک اکس چینچ نیوز پتروگراد شد و موقع شروع انقلاب کبیر روسیه مجدداً به حزب کمونیست پیوست و در جنگ داخلی اسپانیا به آن کشور رفت و خبرنگار روزنامه ایزوستیا بود او در سال ۱۹۴۰ به مسکو برگشت و جایزه ادبی استالین را گرفت.

کتاب سقوط پاریس با ترجمه محمد قاضی در ۷۱۱ صفحه توسط نشر نیلوفر منتشر شده است.

برچسب‌ها فرانسه روسیه بهرام بیضایی اینیاتسیو سیلونه نویسنده ترجمه کتاب دانشگاه تهران فرهنگ کتابخوانی آنتونن آرتو دانشگاه آکسفورد پاریس جنگ جهانی دوم کتاب طرح های ترویجی کتابخوانی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: فرانسه روسیه بهرام بیضایی فرانسه روسیه بهرام بیضایی نویسنده ترجمه کتاب دانشگاه تهران فرهنگ کتابخوانی آنتونن آرتو دانشگاه آکسفورد پاریس جنگ جهانی دوم کتاب طرح های ترویجی کتابخوانی دانشگاه تهران داریوش آشوری محمد قاضی زبان فرانسه زبان فارسی جلال ستاری اسطوره ها منتشر شد سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۶۳۳۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مجتهدی فلسفه غرب را در بستر تاریخ غربی و ایران آموزش می‌داد

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-سارا فرجی: مرحوم استاد کریم مجتهدی در دوره‌ای که ایران درگیر تغییر و تحولات سیاسی مستبدانه رضاخان بود در شهر تبریز در خانواده‌ای به دنیا آمد که شخصیت بزرگی همانند آیت الله میرزا جواد آقا مجتهد تبریزی داشت. وی در ۱۸ سالگی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در دانشگاه «سوربن» پاریس که مهمترین دانشگاه فرانسه است، به تحصیل فلسفه پرداخته است. در آن زمان تنها ایرانی بوده است که از عهده امتحان عمومی ورودی «پروپتودیک» برآمده است و در سال‌های بعد به جای چهار «سرتیفیکا» لازم برای اخذ درجه کارشناسی، هفت «سرتیفیکا» گرفته است. استاد راهنمای دکترای او پروفسور «گوندیاک» بوده است. رساله او جنبه فلسفه تطبیقی داشته و با فلسفه‌های شرق مربوط بوده است.

از این لحاظ بعد از مشورت با پروفسور «هانری کربن» فیلسوف و شرق‌شناسی فقید، دو رساله از «افضل‌الدین کاشانی» را به زبان فرانسه ترجمه کرده و در یک شرح تفصیلی در ضمن به مقایسه افکار نوافلاطونیان متاخر با سنت‌های اسلامی پرداخته است. برخی از متفکران افلاطونی دوره متاخر از لحاظ فرهنگی واقعاً مرز مشترک میان فلسفه‌های شرق و غرب محسوب می‌شوند.وی در سال ۱۳۴۳ موفق به اخذ درجه دکترای خود شده و همان سال به ایران بازگشت. از آثار دکتر کریم مجتهدی می‌توان به فلسفه نقادی کانت؛ انتشارات امیرکبیر، فلسفه در قرون وسطی؛ انتشارات امیرکبیر، فلسفه تاریخ؛ انتشارات سروش، دکارت و فلسفه او؛ انتشارات امیرکبیر، پدیدارشناسی روح بر حسب نظر هگل؛ انتشارات علمی و فرهنگی دونس اسکوتوس و کانت به روایت هیدگر؛ انتشارات سروش، سیدجمال‌الدین اسدآبادی و تفکر جدید؛ انتشارات تاریخ ایران، فلسفه و تجدد؛ انتشارات امیرکبیر اشاره کرد.

چندی پیش همزمان با روز معلم، مراسمی با عنوان «یک عمر معلم» ویژه بزرگداشت فیلسوف معاصر و غرب‌شناس کریم مجتهدی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

در این مراسم تعدادی از اعضای پژوهشگاه علوم انسانی و اهالی فلسفه درباره یکی از آثار مجتهدی سخنرانی کردند. آنچه در ادامه می‌خوانید گزیده ای از یادداشت‌ها و سخنرانی این پژوهشگران درباره آثار مکتوب مرحوم کریم مجتهدی است.

عبدالمجید مبلغی / کتاب «فلسفه و تجدد»

آثار مرحوم مجتهدی یک ویژگی برجسته دارد و آن هم رخدادنگاری برای اندیشه است. او ذهن تبارشناسانه داشت و سرآمد رخدادنگاران در حوزه اندیشه است. او نه تنها رخدادنگاری اندیشه انجام می‌داد بلکه اندیشه‌نگاری رخداد هم می‌کرد. وی در مواجهه و مراجعه با مناسبت‌های بیرونی جان‌مایه های نامتناجس موقعیت‌ها را لحاظ می‌کرد. کتاب «فلسفه و تجدد» وی دقیقاً این ویژگی را دارد. ما در این کتاب شاهد ضرباهنگ گسترش آگاهی در جوانب مختلف قرن ۱۸ هستیم. قرنی که زادگاه اتفاقات بسیار مهمی است و مجتهدی می‌کوشد نشان دهد که این قرن را چگونه باید فهمید.

مجتهدی در کتاب «فلسفه و تجدد» سرشت انباشت‌گرا را به خوبی نشان می‌دهد. در دوره‌ای که تجددگرایان پرشور و منورالفکران فرانسوی برآن بودند که خود را فیلسوف بدانند مجتهدی نسبت به این جریان انتقاد دارد و تلاش می‌کند نشان دهد که چرا این افراد و جریان فلسفه نیستند. مجتهدی علم‌زده و حاصل اندیشه تحصل‌گرا بود. مجتهدی در این کتاب از اصطلاح سو استفاده از فلسفه برای این افراد و جریان استفاده می‌کند و می‌گوید این افراد چنین کاری با فلسفه می‌کنند و درست در همین جاست که مجتهدی فراتر از رخداد اندیشه نگار، اندیشه نگاری رخداد می‌کند.

حجت الاسلام رضا غلامی / کتاب «فلسفه و فرهنگ»

مرحوم مجتهدی را اغلب افراد به عنوان استاد، نقاد و محقق فلسفه مدرن و غربی می‌شناسند اما ایشان فلسفه اسلامی هم خیلی خوب می‌شناختند و مطالعات و پژوهش‌های خوبی در حوزه فلسفه اشراق، صدرایی و تاریخ یونان باستان انجام داده بودند و درک خوبی از فلسفه اسلامی داشتند.

در کتاب «فلسفه و فرهنگ» ایشان که در سال ۱۳۸۹ منتشر شده مقالات و سخنرانی‌های ایشان در دو حوزه فلسفه و فرهنگ آمده که بسیار سودمند است. مجتهدی فیلسوفان را از دوجهان متفاوت (غرب و اسلام) دعوت کرده و این جهان‌ها را باهم مقایسه کرده و به نوعی بیان کرده که ریشه هردو فلسفه از یونان باستان گرفته شده و عاملیت اندیشه ورزی در هردو جهان (اسلام و غرب) انسان است و ذات انسان هم که یکی است.

ایشان نگاه والا و ابداعات خوبی نسبت به فلسفه اسلامی داشت به خصوص در حوزه فلسفه «اشراق» و موضوع «نور». مجتهدی سخنان شوق انگیزی درباره سهروردی داشت و همین بدیع نگری و نوع نگاه نسبت به فلسفه صدرایی هم وجود داشت و در چندین جا عظمت نظرات ملاصدرا را هم متذکر می‌شوند.

بنده ادامه مسیر مجتهدی را به نفع هردو فلسفه (غرب و اسلامی) می‌دانم و به عقیده من تلقی فعلی از مدرنیسم که در تعارض با سنت است یک رویکرد کاریکاتوری و بیهوده است. این درحالیست که اگزیستانس هایدگری هم نتوانسته ذات گرایی انسان را نفی کند

به عقیده من این جنس مقایسه‌های نظریات فلسفی بیش از همه راه رشد فلسفه اسلامی و امکان نوآوری در این فلسفه را فراهم می‌کند و اگر این مطالعات تطبیقی تداوم پیدا کند پنجره‌های جدیدی در فلسفه اسلامی باز می‌شود.

فلسفه اسلامی در جهان خودش از رشد لازم بازمانده و حتی افرادی مثل علامه طباطبایی هم اگر نوآوری در فلسفه اسلامی داشتند به خاطر مواجهه‌شان با فلسفه غربی است.

هادی وکیلی / کتاب «داستایوفسکی، آثار و افکار»

مرحوم مجتهدی داستایوفسکی را داستایوفسکی هم می‌نامند چون به عقیده وی این نویسنده الهام‌بخش ادبیات مدرن قرن بیستم است. ظاهراً اولین مواجهه مرحوم مجتهدی با داستایوفسکی به سال ۱۳۲۴ و مجله «سخن» برمی‌گردد. تا قبل از این ادبیات فرانسه و انگلیسی خیلی مد بوده اما از اوایل جنگ جهانی دوم ادبیات روس هم رایج می‌شود و در نهایت مرحوم مجتهدی در سال ۱۳۸۶ تصمیم به نگارش کتابی درباره داستایوفسکی می‌گیرد.

علاقه مجتهدی به داستایوفسکی سه دلیل دارد: توجه خودآگاهانه مجتهدی به ارتباط تفکر ادبی و فلسفی، توجه ناخودآگاهانه ناشی از علاقه استادانش به داستایوفسکی در دانشگاه سوربن و عِرق شرقی بودگی مجتهدی.

از نظر مجتهدی صاحب یک تفکر را نمی‌توان یک فیلسوف دانست چون فیلسوف واقعی باید دانشگاهی باشد اما داستایوفسکی برای او استثناست و ظاهراً مشکلی ندارد فیلسوف بنامدش. مجتهدی، داستایوفسکی را فیلسوف فاجعه و پیروزی نامیده است.

مجتهدی در بخش پایانی کتاب «داستایوفسکی، آثار و افکار» مطالبی درباره شخصیت داستایوفسکی گفته که به نظرم می‌توان به جای همه ضمایری که برای داستایوفسکی استفاده کرده نام خودش را گذاشت.

محمدعلی فتح‌اللهی / کتاب «مغولان و سرنوشت فرهنگی ایران»

«مطالعات میان‌رشته‌ای» گم‌شده علوم انسانی امروز در جامعه به ویژه در دانشگاه‌ها است. مرحوم مجتهدی فیلسوف بود اما وارد حوزه‌های دیگر هم می‌شد. کتاب «مغولان و سرنوشت فرهنگی ایران» کتاب خیلی مهمی است چون مجتهدی در آن مثل یک مورخ وارد مباحث تاریخی شده با اینکه خودش را مورخ نمی‌داند به بیان دیگر مجتهدی در این کتاب با تأمل فلسفی به موضوع تاریخ پرداخته است.

مجتهدی در این کتاب، تاریخ را بیان گذشته و فلسفه را طراحی آینده دانسته و به نوعی خواسته میان این دو ارتباط بنیادین برقرار کند. علاوه بر این، نویسنده در بخشی از کتاب به مساله «هویت» پرداخته و بیان کرده که موضوع «هویت» یک ماهیت میان‌رشته‌ای دارد و موضوع هویت ایرانی یک موضوع بسیار جدی است. وی در این کتاب هویت را همان اراده دانسته و تعبیر جالبی که درباره مغولان دارند اینکه با مغول زدایی نمی‌توان عظمت به دست آورد بلکه باید از تأثیرات آن آگاه شد و از آنها استفاده کرد. به عقیده مرحوم مجتهدی هویت ایرانی در استمرار تاریخ خودساخته است.

این نوع نگاه میان رشته‌ای مجتهدی فلسفه و تاریخ را به هم نزدیک می‌کند. با خواندن این کتاب به اهمیت جایگاه عالم خیال در زندگی سیاسی و اجتماعی پی می‌بریم، موضوعی که باید به آن پرداخته شود. افرادی چون دکتر داوری نیز به این موضوع پرداختند.

مصطفی شهرآئینی / کتاب «دکارت و فلسفه او»

رساله دکتری مرحوم مجتهدی ترجمه‌ای از بابا افضل کاشانی است و بابا افضل کاشانی در جایی گفته که ما از فلسفه بیداری مردم دانشجو را می‌خواهیم و به عقیده من مرحوم مجتهدی تجسم همین جمله است.

مرحوم مجتهدی میان معلمی و دانشجوی دیالکتیک فعال قائل بود و همیشه اصرار داشت تا خودش را یک معلم ساده معرفی کند. همچنین همیشه به پیوند میان فلسفه و تاریخ بسیار تاکید داشتند.

ایشان فلسفه غرب و دکارت را در بستر تاریخ غربی و ایران کانونی آموزش می‌داد و آثاری از دکارت را آموزش می‌دادند که معمولاً خیلی آنها را جدی نمی‌گیریم. علاوه بر این توجه دکتر مجتهدی به مساله «زبان» بسیار مهم و آموزنده است. چون به عقیده ایشان آشکارترین نماد فرهنگ، زبان است و به همین دلیل هم به زبان فارسی هم اندازه فلسفه اهتمام داشتند و وقتی می‌گفتند فرهنگ ما بیمار است منظورشان زبان فارسی بود.

عبدالرحمن حسنی‌فر / کتاب «فلسفه تاریخ»

این کتاب از جمله آثار دکتر مجتهدی در حوزه فلسفه به طور عام و فرهنگ پروری به طور خاص بود؛ بنابراین توجه و پرداختن به این اثر از موضوع تا عنوان می‌تواند از منظر پذیرش مورد در توجه قرار گیرد؛ از این کتاب می‌توان برای حل معضلات امروز بهره برد؛ دکتر مجتهدی در کتاب خود معطوف به تعریفی که از فلسفه تاریخ دارد مطالب مربوط به آن را مطرح می‌کند، در این کتاب به فرهنگ سنتی چین و هندوستان و بعد فرهنگ باستانی یونان و رم و سپس سنت‌های اسلام و مسیحیت و یهود می‌پردازد.

ایشان در کتاب دو معنا برای فلسفه تاریخ قائل هستند؛ یکی معنای عام فلسفه تاریخ که عمومی است و دیگری معنای خاص آنکه از قرن ۱۷ درباره تاریخ مکتوب شکل گرفته و تا قرن ۱۹ هم ادامه پیدا کرده است.

از نظر مجتهدی اصطلاح فلسفه تاریخ جدید است و در مورد دوره باستان باید مسائل فلسفه تاریخ را به دقت مورد توجه قرار داد، به عقیده ایشان فلسفه تاریخ، پرسش در مورد مسائل تاریخ است که مهمترین ویژگی آن پیچیدگی است، چراکه فرهنگ‌ها در طول تاریخ در حال صیرورت هستند و قرار گرفتن فلسفه قبل از تاریخ صرفاً در راستای دور نگه داشتن ذهن از سطحی‌اندیشی بوده است، فلسفه تاریخ نظرگاه فرهنگی را در اختیار انسان قرار می‌دهد و از نظر مجتهدی مقوم فلسفه تاریخ، تاریخ فرهنگ و اعتقادات اقوام در طول تاریخ است.

طاهره کمالی زاده / کتاب «سهروردی و افکار او»

مرحوم مجتهدی استاد و متخصص فلسفه غرب بود اما ارتباط خوبی با سهروردی و آثار او داشت. موضوع رساله دکترایشان در سوربن هم درباره بابا افضل کاشانی است ک این رساله هیچ وقت چاپ نشد اما مقالات مختلفی از آن منتشر شد و از جمله «هانری کربن» در یکی از آثار خود به این مقاله مجتهدی ارجاع داده است.

رویکردی که ایشان به سهروردی دارند بسیار متفاوت است و در کتاب «سهروردی و افکار او» سیر سلوک سهروردی را از سهرورد تا حلب روایت می‌کند و او را یک فیلسوف سالک می‌داند نه یک فیلسوف متفکر. علاوه بر اینکه مسیر انتقال جربان معنوی به سهروردی را هم بیان و تفکرات سهروردی را ریشه‌یابی می‌کند.

مجتهدی در این کتاب از چهار منظر فکری (حکمت ایرانیان باستان، حکمت الهی یونان، حکمت مشا و قرآن مجید) به سهروردی می‌پردازد و در این بین جنبه حکمت ایرانیان باستان را مورد توجه قرار می‌دهد، ضمن اینکه مسیریابی تاریخی دکتر مجتهدی در این اثر را نمی‌شود انکار کرد و گفت تصادفی بوده است، از سوی دیگر مجتهدی در این کتاب از مستشرقانی که سهروردی را به جهان غرب معرفی کردند را نام برده است.

کد خبر 6096729 سارا فرجی

دیگر خبرها

  • سهم انجمن سینمای جوانان ایران از نمایشگاه کتاب
  • چاپ ترجمه کتاب اقتصاددان آمریکایی درباره تحول در رفتار
  • کتاب «اخلاق النبی(ص) و اهل بیته(ع)» به زبان ترکی استانبولی ترجمه و منتشر شد
  • ترجمه «لویناس، مکتب فرانکفورت و روانکاوی» چاپ شد
  • مجتهدی فلسفه غرب را در بستر تاریخ غربی و ایران آموزش می‌داد
  • ۱۷ اردیبهشت در دنیای علم چه خبر؟
  • چگونه آنفلوآنزای اسپانیایی ۱۹۱۸ جهان را دگرگون کرد
  • ترجمه عکس و متن «فصل‌های درون» منتشر شد
  • «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشه رهبر انقلاب» منتشر می‌شود
  • جشن امضای «احتضار» برگزار می‌شود