Web Analytics Made Easy - Statcounter

«محمداشرف غنی» رئیس جمهوری افغانستان در مراسمی با عنوان «گفتمان تاریخ، فرهنگ و هویت ملی» بیان داشت: افغانستان، مهد زبان دری است. ایران، پهلوی زبان بود. ما زبان و ادبیات دری را انکشاف دادیم. حالا به ما می‌گویند: ایران شرقی. ای برادر! دزدی هم حد دارد.  

اظهارات اشرف غنی، واکنش‌های متعددی را در میان فارسی‌زبانان داشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بسیاری از زبان شناسان تفاوتی بین دری و فارسی قائل نمی‌شوند و آن را میراث مشترک افغانستان، ایران و تاجیکستان توصیف می‌کنند. دولتمردان افغانستان تا دهه ۴۰ خورشیدی زبان رسمی افغانستان را فارسی می‌نامیدند، اما در قانون اساسی سال ۱۳۴۳ زبان «دری» جایگزین «فارسی» شد. تابستان سال گذشته در همایشی با عنوان «افغانستان؛ گهواره زبان فارسی دری» که غنی  نیز در آن سخنرانی کرد برای نخستین بار از سوی مسئولان دولتی، «فارسی» در کنار «دری» قرار گرفت. در آن زمان برخی ناظران آن را تغییر سیاست در بدنه اصلی حکومت عنوان کردند.

ریشه‌های تاریخی زبان دری

برای بررسی این موضوع به ریشه‌های زبان دری و فارسی می‌پردازیم. «محمدتقی بهار» شاعر و نویسنده معاصر ایرانی در کتاب سبک‌شناسی، یا تاریخ تطور نثر پارسی در مورد زبان دری می‌نویسد: زبان دری زبانی است که از خراسان به دربار ساسانیان رفته‌است. در اصل معنی واژه «دری» اختلافاتی وجود دارد. دو چیز را می‌توان فرض کرد: یکی این که در دربار و در میان بزرگان و رجال «تیسفون» پایتخت ساسانیان به این زبان سخن گفته باشند و دیگر آن که این زبان، زبان مردم خراسان و مشرق ایران و بلخ و بخارا و مرو بوده باشد. اجتماع این دو حالت نیز مشکلی ایجاد نمی‌کند و منابعی وجود دارد که هر دو وجه را تأیید می‌کند. می‌توان نتیجه گرفت که زبان دری که خاص مردم خراسان و شرق ایران بوده‌است در دربار تیسفون و میان درباریان و رجال ساسانی نیز متداول بوده‌است.

ریشه «دری» را نیز احتمالاً باید «دَر» دانست که در زبان دوران ساسانی به معنی پایتخت و دربار است. در چگونگی ورود زبان مشرق به مغرب ایران بهار عقیده دارد که شاید در عهد «پوران» و «یزدگرد» این زبان به‌همراهی «پهلویان» یعنی اتباع « فرخ هرمز» پدر «رستم فرخزاد» که همه از مردم خراسان بودند و «طبری» مورخ معروف از آنان با نام «فهلویان» نام می‌برد به دربار تیسفون راه یافته‌است و در مدت طولانی نفوذ آن طایفه در پایتخت، این زبان در دربار ریشه دوانده‌است و مصادف با ورود عرب‌ها در مداین زبان دری در دربار شایع بوده‌است. زبان دری زبانی است که از خراسان به دربار ساسانیان رفته‌است.

«محمد کاظم کاظمی» شاعر مهاجر افغانستانی در واکنش به سخنان اخیر رییس جمهور افغانستان دربارهٔ زبان فارسی می‌گوید: از نظر تاریخی، این سخن که افغانستان مهد زبان فارسی دری است، سخن بیراهی نیست. البته درست این است که گفته شود «خراسان» مهد زبان فارسی است و خراسان سرزمین بزرگی بوده که اینک بین افغانستان، ایران و کشورهای آسیای میانه تقسیم شده است. شهرهایی چون بلخ، بادغیس، فاریاب، هرات از خراسان که نخستین مفاخر زبان فارسی دری از آن برخاسته‌اند، در افغانستان واقع است. زبان فارسی دری امروز در عصر صفاریان و سامانیان رسمیت یافت و قوت گرفت و این دو سلسله، بیشتر حوزه نفوذ و قدرتشان حوزهٔ بلخ، بخارا، خراسان و سیستان بود که بخش عمده‌ای از این قلمرو نخستین زبان فارسی، در افغانستان واقع شده است. در آن زمان که این زبان در خراسان، ماوراءالنهر و سیستان رونق داشت، در نواحی مرکزی و غربی ایران مثل طبرستان، ری، اصفهان، شیراز و تبریز، جایگاه چندانی نداشت.

همزبانان ایرانی ما اگر می‌بینند که ما مردم افغانستان به پیشینهٔ این سرزمین در زبان و ادب فارسی می‌بالیم، سخن بیراهی نیست و این را به یغما رفتن مفاخر و مواریث فرهنگ و ادب خویش نپندارند. نکتهٔ دیگراین است که «فارسی» و «دری» دو نام است برای زبانی واحد. این سخن من نیست و سخن پژوهشگران بزرگ دو کشور افغانستان و ایران است. پیشینه داشتن یک زبان در یک کشور البته امری خوشایند و مایهٔ مباهات است، ولی به تنهایی ارزش ویژه‌ای ندارد و حقی را ثابت نمی‌کند. مردم بسیاری از کشورهای عرب‌زبان نیز زبان عربی را از مردم عربستان فراگرفتند و زبان اصلی‌شان عربی نبود. ولی مثلاً کشور عربستان نمی‌تواند در مورد مفاخر این زبان در این کشورها ادعای مالکیت کند یا عرب‌زبانی آن کشورها را «دزدی» بنامد. ما همه فارسی‌زبانان، می‌توانیم همه مفاخر زبان فارسی را از آن خود بدانیم صرف نظر از این که در کدام گوشه از این قلمرو به دنیا آمده‌اند یا درگذشته‌اند. آب و خاک و کوه و دشت نمی‌توانند «حق» ایجاد کنند. همه مفاخر دانش و ادب در سراسر جهان، به همهٔ افراد بشر تعلق دارند و آنان که آثار این مفاخر را می‌خوانند و بهره می‌برند، در این مورد محق‌ترند.

سخنان اشرف غنی را می‌توان واکنشی به اندیشه‌های ایرانشهری و باور به «ایران فرهنگی»  هم دانست که از مرزهای ایران فراتر می‌رود و افغانستان را هم دربرمی‌گیرد. رییس جمهوری افغانستان در واقع می‌خواهد بگوید مرزهای ما محدود به مرزهای جغرافیایی نیست و در زبان هم با ایران مرز داریم. ما به «دری» سخن می گوییم و ایرانیان، «پارسی» و پارسی را معادل ایرانی می‌گیرد. روشن است که شاعران بزرگ ما پارسی و دری را به جای هم به کار می‌برده‌اند و اگر در دهه‌های اخیر لهجه‌ها و گویش‌ها قدری متفاوت شده دلایل روشنی دارد. ایران در ۱۰۰ سال اخیر توسعه یافته و واژگان بسیار گسترده شده‌اند و از زبان‌های دیگر نیز وام گرفته حال آن که افغانستان تازه در مسیر توسعه گام گذاشته و پیش‌تر محدود و محصور بود و در چند دهه اخیر اراده سیاسی حاکم بر حکومت‌های افغانستان معطوف به حاشیه راندن فارسی یا دری و چیره ساختن زبان پشتو بوده است.

پروژه ایران هراسی در افغانستان

کارشناسان بر این باورند که زبان در تعامل و نزدیکی کشورها نقش بسیار تعیین کننده‌ای دارد. این موضوع در بسیاری از نقاط جهان چه در خاورمیانه، چه در اروپا و حتی در آمریکای جنوبی نقش بسیار تعیین کننده‌ای در نزدیکی و همگرایی کشورها بازی می‌کند. گفته‌های اشرف غنی در حیطه زبان دری و فارسی نوعی جدایی را در ذهن تداعی می‌کند که خواسته یا ناخواسته برافتراق این عنصر مهم و مشترک فرهنگی سخن رانده است. با توجه به روابط دوستانه دو ملت ایران و افغانستان احساس می‌شود دست‌های پیدا و پنهانی آگاهانه در پی تخریب روابط دو کشور هستند و تلاش می‌کنند دو کشور همسایه را که رابطه‌ای تنگاتنگ در همه امور از گذشته دور تاکنون داشته و دارند را برای تأمین منافع نامشروع خود دشمن کنند که البته این هوشیاری در دو سوی مرز وجود دارد.

 
ملت افغانستان و ایران در تمام شرایط بحرانی در کنار هم بوده، دردها و رنج‌های مشترک دارند. هزاران نفر از مردم مسلمان افغانستان در جنگ تحمیلی علیه رژیم بعث صدام جنگیدند و به شهادت رسیدند. این نشان می‌دهد که در شرایط بحرانی کشورمان، مردم افغانستان از جان خود مایه گذشتند. اشتراکات فرهنگی دین و زبان باعث شده که در زمان جنگ‌های داخلی افغانستان بیشترین آوارگان این کشور به ایران مهاجرت کنند. مردم افغانستان در قضایای سوریه بیشترین ظرفیت حضور در جبهه مقاومت علیه گروه‌های تروریستی و وابسته به آمریکا را دارند، ولی آن‌چه هویداست، این‌که ایران و افغانستان بیش از تلاش استکبار برای جدایی این دو کشور در جهت منافع آمریکا، راه‌های ارتباطی فرهنگی، دینی و زبانی مشترک دارند و ارتباطات‌شان هر روز بیش از دیروز قوی‌تر خواهد شد.

البته در هر جدایی تلاش بر هویت‌سازی امری طبیعی است، اما به بهانه هویت‌سازی و استقلال، نمی‌توان واقعیت را انکار کرد و بدون دوراندیشی سراغ مؤلفه‌ای کلیدی مانند زبان رفت. زبان فارسی، نقطه اشتراک فرهنگی است و آقای اشرف غنی بر روی آن انگشت گذاشته، ولی پشت واژه دری پنهان‌شده است. ایران و افغانستان از دیرباز روابط گسترده و محکمی با یکدیگر داشتند. این روابط هرچند در سالهای مختلف با فرازوفرودهایی همراه بوده است، اما پیوسته در جریان بوده و قطع نشده است.

با واکنش متفاوتی که از سوی کاربران فضای مجازی دو کشور ایران و افغانستان دیده می‌شود، می توان دریافت صحبت‌های اخیر اشرف غنی، سخنان ملت افغانستان نیست و شاید دیدگاه شخصی ایشان باشد. هیچ موضوع و مساله ای نمی‌تواند هویت زبان و فرهنگ مشترک دو ملت ایران و افغانستان را از هم جدا کند.

منابع: بهار، محمدتقی، سبک‌شناسی، یا تاریخ تطور نثر پارسی، ۱۳۸۴، جلد اول، تهران، امیرکبیر، صص ۱۹-۲۴.

برچسب‌ها اشرف غنی زبان فارسی وزارت امور خارجه

منبع: ایرنا

کلیدواژه: اشرف غنی زبان فارسی وزارت امور خارجه اشرف غنی زبان فارسی وزارت امور خارجه افغانستان و ایران ایران و افغانستان مردم افغانستان زبان فارسی دری زبان فارسی مردم خراسان دری و فارسی مهد زبان زبان دری اشرف غنی دو کشور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۰۷۲۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روان‌سازی و تسهیل در مرزها منجر به افزایش صادرات به افغانستان خواهد شد

به گزارش قدس خراسان به نقل از روابط عمومی استانداری خراسان رضوی، حسن کاظمی قمی ظهر سه شنبه در حاشیه نشست مشترک با استاندار خراسان رضوی، معاونین استانداران خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و دیگر بازیگران مرز که در محل استانداری برگزار شد، اظهار کرد: پیگیری روند فعالیت‌هایی که در حوزه روان‌سازی و تسهیل در مرزهای مشترک با افغانستان صورت می‌گیرد، می‌تواند منجر به توسعه روابط تجاری دو کشور شود.

نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان ادامه داد: این نشست‌ها با توجه به اینکه در استان‌های همجوار با مرز افغانستان برگزار می‌شود به همکاری‌های بین استانی کمک می‌کند و هر چقدر این همکاری‌ها افزایش یابد، قاچاق مواد مخدر کاهش، اشتغالزایی و تثبیت مرزنشینان افزایش پیدا خواهد کرد.

وی گفت: اتخاذ رویه‌های یکسان در مرزها روند مثبتی را طی می‌کند و باعث می‌شود همه دستگاه‌هایی که در مرز هستند در یک چهارچوب هم‌افزا و هماهنگ باشند.

کاظمی قمی عنوان کرد: با توجه به همدلی خوبی که بین دستگاه‌های بازیگر مرز به وجود آمده و زمینه‌هایی که فراهم شده فضای خوبی در توسعه همکاری‌های اقتصادی و تجاری و سرمایه‌گذاری ایجاد شده است.

دیگر خبرها

  • نقش هنر بر پیکر جنگ‌زده یمن
  • تسهیل در مرزها به افزایش صادرات به افغانستان منجر می‌شود
  • تقویت زیرساخت‌های شرق کشور، همکاری‌های اقتصادی ایران و افغانستان را به دنبال دارد
  • روان‌سازی و تسهیل در مرزها منجر به افزایش صادرات به افغانستان خواهد شد
  • روان‌سازی در مرزها منجر به افزایش صادرات به افغانستان خواهد شد
  • استوری تند و تیز مدیر روابط عمومی سپاهان علیه رسانه فارسی‌زبان خارج از کشور + عکس
  • استاندارد دوگانه رسانه‌های غربی در خصوص اعتراضات ضد صهیونیستی و اغتشاشات در ایران!
  • برنامه همکاری طالبان و ترکیه
  • جایزه نوبل ادبی باید به فردوسی تعلق می‌گرفت
  • دیدار رئیس سازمان فرهنگ با معاون وزیر خارجه ارمنستان